شرکا

با کاروان موسیقی و سروده های بانو دل آرا شرکا ، زندگینامه و معرفی مشاهیر موسیقی ایرانزمین و صدای دل انگیز ( دل آرا شرکاء)

شرکا

با کاروان موسیقی و سروده های بانو دل آرا شرکا ، زندگینامه و معرفی مشاهیر موسیقی ایرانزمین و صدای دل انگیز ( دل آرا شرکاء)

معرفی هنرمندان عرصه موسیقی


محمد نوری - خواننده
شهرام ناظری - خواننده
داریوش اقبالی - خواننده
حسین خواجه امیری(ایرج) - خواننده
اکبر گلپایگانی - خواننده
معین - خواننده
ستار - خواننده
داریوش رفیعی - خواننده
استاد اسدالله ملک - نوازنده بزرگ ویولن
فضل الله توکل - آهنگساز و نوازنده بزرگ سنتور
علیرضا افتخاری - خواننده
حسین تهرانی - نوازنده بزرگ تمبک
میرزا ظلی - خواننده
مرتضی حنانه - آهنگساز
تار : آقا میرزاعبدالله
کمانچه :کامران داروغه
تنبک : محمد اسماعیلی
نی : حسن ناهید
عماد رام - آهنگساز ، خواننده
حمیرا - خواننده
پوران - خواننده
قمرالملوک وزیری - خواننده
هایده - خواننده
مهستی - خواننده
الهه (بهار غلامحسینی) - خواننده
ملوک ضرابی - خواننده
پریسا - خواننده
مرتضی خان نی داود - آهنگساز ،نوازنده بزرگ تار
امین الله رشیدی : خواننده
تار : جلیل شهناز
ویولن : روح‌الله خالقی
پرویز یاحقی
محمد شیرخدایی : نوازنده قره ‌نی
پرویز مشکاتیان
غلامحسین بنان : خواننده
حسن کسایی : نوازنده بزرگ نی
منصور نریمان : نوازنده بربت(عود)
کلنل علینقی وزیری : نوازنده تار
علی تجویدی: نوازنده ی بزرگ ویلون
علی اصغر بهاری :نوازنده بزرگ کمانچه





آهنگهای ماندگار , اهنگهای ماندگار , دانلود اهنگهای ماندگار , پوران خواننده , دانلود آهنگهای ماندگار , دانلود اهنگ های ماندگار , دانلود ترانه های ماندگار , دانلود آهنگ های ماندگار , ترانهای ماندگار , دانلود آهنگهای ماندگار ایرانی , خواننده شجریان , اهنگ های ماندگار , فضل الله توکل , آهنگ های ماندگار , دانلود آهنگ های ماندگار ایرانی , ترانهای ماندگار ازقدیما , آهنگهای ماندگار , دانلود آهنگ ماندگار , استاد ظلی , اوازهای ماندگار , خواننده پوران , اهنگهای ماندگار , اواز ماندگار , ظلی-خواننده , دانلود تک آهنگهای ماندگار , دانلود کمانچه کامران داروغه , کامران داروغه , پوران خواننده ایرانی , آهنگ های ماندگار ایرانی , ایرج خواننده , تصنیفهای ماندگار , دانلود اهنگ ماندگار , آوازهای ماندگار , دانلود ترانه های ماندگار حمیرا , دانلود اهنک های ماندگار  , شجریان خواننده  , عکس پریساخواننده اصیل ایرانی , استاد فضل الله توکل , دانلود ترانه ماندگار , خواننده شجریان , دانلود کتاب اول ویولن روح الله خالقی , دانلود آهنگ های زیبا و ماندگار , دانلود اهنگهای ماندگار ایرانی , دانلود سنتور فضل الله توکل , دانلود آهنگ های ماندگار شجریان , محمد نوری خواننده , elnaz shakerdoost  , دانلود اهنگ های ماندگار ایرج , مهستی خواننده , کامران داروغه دانلود , ترانه های ماندگار حمیرا , راز سنتور عماد رام دانلود , دانلود تک اهنگهای ماندگار , اسدالله ملک , کاروان موسیقی , دانلود ترانه های ماندگار , دانلود کمانچه داروغه , دانلود موسیقی ماندگار , دانلود تک آهنگ های ماندگار , دانلود آهنگ های بانوالهه . آهنگهای ماندگار , اهنگهای ماندگار , دانلود اهنگهای ماندگار , پوران خواننده  , دانلود آهنگهای ماندگار , دانلود اهنگ های ماندگار , دانلود ترانه های ماندگار , دانلود آهنگ های ماندگار , ترانهای ماندگار , دانلود آهنگهای ماندگار ایرانی  , فضل الله توکل , خواننده شجریان , اهنگ های ماندگار , آهنگ های ماندگار , دانلود آهنگ های ماندگار ایرانی , ترانهای ماندگار ازقدیما  , آهنگهای ماندگار , دانلود آهنگ ماندگار , استاد ظلی , اوازهای ماندگار , خواننده پوران  , اهنگهای ماندگار , اواز ماندگار , ظلی-خواننده , دانلود تک آهنگهای ماندگار , دانلود کتاب اول ویولن روح الله خالقی , دانلود کمانچه کامران داروغه , کامران داروغه , پوران خواننده ایرانی , آهنگ های ماندگار ایرانی , ایرج خواننده , دانلود سنتور فضل الله توکل , تصنیفهای ماندگار , دانلود اهنگ ماندگار , آوازهای ماندگار , دانلود ترانه های ماندگار حمیرا , دانلود اهنک های ماندگار , شجریان خواننده  , عکس پریساخواننده اصیل ایرانی , استاد فضل الله توکل , دانلود ترانه ماندگار , خواننده شجریان , دانلود آهنگ های زیبا و ماندگار , دانلود اهنگهای ماندگار ایرانی  , دانلود آهنگ های ماندگار شجریان  , محمد نوری خواننده , elnaz shakerdoost , دانلود اهنگ های ماندگار ایرج , مهستی خواننده , کامران داروغه دانلود , ترانه های ماندگار حمیرا , راز سنتور عماد رام دانلود , دانلود تک اهنگهای ماندگار , اسدالله ملک , کاروان موسیقی , دانلود ترانه های ماندگار , دانلود کمانچه داروغه , دانلود موسیقی ماندگار , دانلود تک آهنگ های ماندگار , دانلود آهنگ های بانوالهه

محمد نوری - خواننده

 


محمد نوری
متولد 1308- فارغ التحصیل از هنرستان تاتر؛ و زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تاتر از دانشکدهء علوم اجتماعی - آواز را نزد خانم باغچه بان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه_ اساتید هنرستان عالی موسیقی _فراگرفت و شیوهء آواز خودرا متاثر از بافت و غنای زخما های اساتیدی چونحسین اصلانی ، ناصر حسینی و محمد سریر می داند.
دههء بیست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی دز میان مردم ایران، به ویژه نسل جوان بود که بخشی را می توان متاثر از نشر و پخش وسیع تر موسیقی علمی و آثار فورکلور کشورهای مختلف جهان از طریق رادیو و صفحات گرامافون دانست."محمد نوری" در همین سالها _سنین نوجوانی_ با خواندن اشعار نوینی که بر روی نغمه های روز مغرب زمین و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شده بود،کار خواندگی را آغاز کرد. او طی سالهای بعد با تکیه به تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار اساتیدی که قبلا ذکر آنها رفت، فضای متفکر انه ای به گونهءآوازی خویش بخشید. آوازهای این استاد طی پنج دهی در میان سه نسل، شان و اعتبار ویژه ای کسب نموده است.این هنرمند در حاشیهء سالهای پرتلاش، با اجرای بیش از سیصد قطعهء آوازی ، تقریر و ترجمهء مقالات و سرودن اشعاری از ترانه های ماندگار ، بیش از پیش خودرا در دل مردم این مرزو بوم جا کرد.او اخیرا چند اجرا به نفع بیماران خاص داشت.
صدای او برای نسل گذشته یاد آور لحظه های خوب و مهربانهیهای سرشار و برای نسل امروز، آفرینندهء شیرینترین خاطرات است.

( آهنگ 5:13)

(کلیپ فلش)
وای گل سرخ سفیدم کی می آیی
بنفشه برگ بیدم کی می آیی
تو گفتی گل در آید من می یایم
وای گل عالم تموم شد کی می یایی
جان مریم چشماتو وا کن منو صذا کن
شد هوا سفید، در اومد خورشید
وقت اون رسید، که بریم به صحرا
وای نازنین مریم
جان مریم چشماتو وا کن منو صدا کن
بشیم روونه، بریم از خونه، شونه به شونه، به یاد اون روزا
وای نازنین مریم، وای نازنین مریم، وای نازنین مریم
باز دوباره صبح شد، من هنوز بیدارم
ای کاش می خوابیدم، تو رو خواب می دیدم
خوشه غم، توی دلم، زده جوونه
دونه به دونه، دل نمی دونه، چه کنه با این غم
وای نازنین مریم، وای نازنین مریم، وای نازنین مریم
بیا رسید وقت درو، مال منی از پیشم نرو
بیا سر کارمون بریم، درو کنیم گندما رو
بیا رسید وقت درو، مال منی از پیشم نرو
بیا سر کارمون بریم، درو کنیم گندما رو
بیا بیا نازنین مریم..
><><><><><><><><><><><><>
آهنگ : کامبیز مژدهی
خواننده : محمد نوری
شعر ترانه : محمد نوری
دوبیتی مقدمه : محلی
><><><><><><><><><><><><>

 

شهرام ناظری - خواننده

 

شهرام ناظری    کانون نظرسنجی پاسارگاد

شهرام ناظری یکی از دو استاد آواز موسیقی سنتی ایران است. او و استاد شجریان دارای جایگاهی رفیع در این رابطه هستند . استاد شهرام ناظری  در خانواده‌ای اهل موسیقی در کرمانشاه به‌دنیا آمد. در ۸ سالگی وارد گروه اهل عرفان شد. در ۱۱ سالگی اولین کار وی از تلویزیون ملی ایران پخش شد. از آن پس شروع به فرا گیری ردیف آوازی ایران نمود. در همین ایام علاقه‌مند به موسیقی عرفانی و ادبیات معاصر ایران علی الخصوص مولانا و عطار شد. استادان وی جمعی از بزرگان موسیقی سنتی ایران از جمله عبدالله دوامی، نور علی برومند و محمود کریمی بودند. وی همچنین برنامه‌های زیادی با دو گروه مشهور عارف و شیدا اجرا کرده است و صاحب آثار ضبط شده زیادی می‌‌باشد.

 

فهرستی از آثار

  • مثنوی موسی و شعبان
  • بهاران ابیدر
  • شعروعرفان (بنمای رخ)
  • یادگار دوست
  • ساقی نامه و صوفی نامه ۱
  • ساقی نامه و صوفی نامه ۲
  • نجوا
  • بشنو از نی
  • سخن تازه
  • دیوان شمس
  • لاله بهار
  • شورانگیز
  • درگلستانه
  • زمستان
  • کنسرت اساتید موسیقی
  • گل صدبرگ
  • آتش در نیستان
  • چاوش ۲
  • چاوش ۴
  • چشم به راه
  • کنسرتی دیگر
  • دل شیدا
  • کیش مهر
  • مطرب مهتاب رو
  • بی قرار
  • حیرانی
  • غم زیبا
  • سفر به دیگر سو


داریوش اقبالی - خواننده

اقبالی وصدای آزادی

 

دربهمن 1329 در تهران به دنیا آمدم و از سال 1349 بصورت حرفه ای وارد دنیای هنر شدم. از همان آغاز تمام سعی و تلاش من بر این بوده که در حد توانم، زبان احساسات هموطنانم باشم؛ هر چند که در این راه مورد تفتیش و بازداشت قرار گرفتم و با فراز و نشیب های فراوان مواجه شدم..

 

پس از انقلاب اسلامی ... مجبور به ترک وطن شدم. از آن زمان تا حال، در سفری بی انتها، میکوشم در کنار هموطنانم سرود ایرانی آزاد را همصدا شوم. گذری کوتاه به کارنامه 35 ساله ام، نمایانگر فلسفه و پایه تفکرم در انتخاب راهی که در پیش گرفته ام می باشد..

 

از سال 2000 دامنه فعالیت های خود را گسترده تر کردم تا پیام بهبودی را به گوش هموطنانی که از بیماری اعتیاد رنج می برند برسانم، و توجه جامعه ایرانی خارج از کشور و سازمان های بین المللی را به آسیب های اجتماعی حاکم بر ملت ایران جلب کنم. هموطنانی که می سوزند تا زندگی کنند، و زندگی می کنند تا بسوزند..

 

امید دارم که در طلب آزادی و آرامش، و با پیام عشق و بهبودی، وطن را دوباره بسازیم؛ اگر چه با خشت جان خویش.

 

 

بیو گرافی داریوش:

 

بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ای است که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد.

داریوش در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۹ خورشیدی درتهران بدنیا آمد.اوسالهای اولیه عمر خود را در میانه،کرج و کردستان سپری کرد.استعداد خدادادی او در ۹ سالگی و در زمانی که برای اولین بار برروی صحنه سن مدرسه قرار گرفت آشکار شد و در ۲۰ سالگی توسط حسن خیاط باشی از تلویزیون ایران به مردم معرفی شد و با ترانه افسانه و جاوید"بمن نگو دوست دارم"درقلب مردم جای گرفت.اوبا پیدایش عصر بی همتای سبک نوین موسیقی ایران همدوره بود..

 

داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود،ترانه های او حاصل اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون شاملو،نادرپور،جنتی عطایی،قنبری وبیات است.این موضوع سبب گشت تا ترانه های او در رابطه با عشق،صلح،آزادی و عدالت سروده شوند.پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود ازاینرو وی از سرزمین مادری خود کوچ کرد..

کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در ۲۵ آلبوم است.داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان ،notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )

به اجرا در آورده است.Koncertos (استکهلم )، Greek Theaterلس انجلس) (Universal Amphitheater

داریوش در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است،همچنین در دو فیلم سینمایی "یاران" و "فریاد زیرآب" نیز ایفای نقش نموده.ترانه ها و پیامهای داریوش بسیار جلوتر از تفکرات عصر اوست..

حتی جهان عرب نیز با سبک غنی داریوش آشناست و ترانه های او را پذیرفته است،در فستیوال موسیقی،فیلم ورسانه های تصویری که چندی پیش در بحرین برگذار شد داریوش بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت. وی در مراسم اختتامیه این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران، سرداد..

 

وقتی که دل تنگه فایدش چیه آزادی       زندگی زندونه وقتی نباشه شادی

 

من آن گلبرگ آزادم

که با خفت در این وادی

برای لذتی اندک

        Writer:Mohsen پی شبنم نمی گردم         


حسین خواجه امیری(ایرج) - خواننده

 

استاد خواجه امیری معروف به ایرج در سال 1313 در شهر کاشان چشم به جهان گشود.پدربزرگش از خوانندگان ناصرالدین شاه بود،و بسیاری از شب ها که ستاره های منطقه کویری کاشان مانند خوشه هایی از زمرد در آسمان خودنمایی می کردند و محیطی شاعرانه به وجود می آوردند ، وی را به صحرای اطراف شهر می برد و او را تشویق به خواندن با صدایی هر چه بلند می کرد . مدت ها حسین تحت تعلیم پدر این کار را ادامه داد و پس از چندی به تهران می آید و به کلاس روان شاد استاد ابوالحسن خان راه یافت ، مدت شش ماه متوالی از محضر استاد صبا کسب فیض کرد ، سپس در سال 1327 توسط ابراهیم خان منصوری برای شرکت در برنامه های رادیویی به رادیو دعوت شد . حسین مدت ها با این ارکستر همکاری می کند و خودش ارتشی بود ، شب های جمعه به مدت نیم ساعت در برنامه ارتش شرکت می کند و پس از مدتی در ارکستر آقای عبدالله جهان پناه شرکت و با ارکستر او همکاری کرد .
در سال 1336 بنا به دعوت مرحوم داود پیرنیا به برنامه گلها راه می یابد و در اولین همکاری خود با گلها، آوازی در مایه " سه گاه " همراه با ویولون استاد علی تجویدی می خواند و چندی بعد یکی از آهنگ های آقای مهندس همایون خرم را با همکاری جلیل شهناز و جهانگیر ملک به نام گلهای 510 در مایه مخالف "سه گاه " اجرا می کند و از این به بعد همکاریش با این برنامه ادامه می یابد . ایرج ، علاوه بر خواندن ، به نواختن ضرب نیز علاقه وافر دارد وضرب به خوبی می نوازد . وی معتقد است که جامعه ایران ، آواز و آهنگ های اصیل ایرانی را می خواند و همین آثار و آهنگ ها است که نمودار فرهنگ صوتی و ملی کشور بوده و توسط گذشتگان ما به طور سینه به سینه حفظ و نسل به نسل به ما منتقل شده و این میراث گرانقدر برایمان مانده و باید در حفظ و اشاعه آن سعی و کوشش وافر داشته باشیم و به موسیقی ملی و سنتی سرزمین خود خیلی بیش از این ها ارج گذاریم 
حسین خواجه امیری چون افسر ارتش بود لذا مشکلاتی برای اجرای برنامه های هنری خود از جمله نام حقیقی خود پیش روی داشت ، بدین سبب نام مستعار ( ایرج ) را برای خود برگزید . ایرج که از صدایی خوش و رسا و مطلوب برخوردار است در زمان خود به آواز ایران خدمات شایان توجهی نمود به طوری که در دور افتاده ترین قراء مملکت هم علاقمندان فراوان پیدا کردت صدای گرم و با صلابت و توانمند ایشان را که در عین حال لطافت خاصی دارد در دستگاه های سه گاه - چهار گاه ، ابوعطا را به وضوح می توان حس کرد که بعد از میرزا ظلی و تنی چند از بزرگان ، از صداهایی است که شاید تا سالهای سال نتوان مانند آن در صحنه موسیقی اصیل و کلاسیک ایرانی یافت . صدای استاد از معدود صداهای 6 دانگ موسیقی ایران است که به همراه حمیرا و مرد حنجره طلایی آواز ایران اکبر گلپا؛توانایی استثتایی آن را دارد که در خواندن هر دستگاه از موسیقی، حق مطلب هر دستگاه را به درستی ادا کند که این هنری است که خداوند در حنجره این بزرگ مرد آواز ایران به ودیعه گذاشته است

در این قسمت آهنگ شد از تو رسوا دل من را که از ترانه های بسیار محبوب و بیاد ماندنی این استاد نازنین مب باشد برایتان انتخاب کرده ام

شد از تو رسوا دل من - اثر استاد ایرج

 

اکبر گلپایگانی - خواننده

اکبر گلپایگانی در 17 شهریور 1312 در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی در خانواده ایی متولد گشت که همه دارای صدایی دلنشین بودند و گفته می شود پدربزرگ او نیز دارای صدایی خوش بوده است. اکبر گلپا به توصیه پدر به تمرین آواز پرداخت و با اصول موسیقی آشنا شد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای فرهنگ و اقبال شروع نمود و در این دوران با جهانگیر ملک همکلاسی بود که این امر باعث گشت اوقات فراغت را با تمبک ملک آور بخواند. سپس تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای بدر و نظام و سپس دانشکده افسری و علوم و پس از آن کلاس تخصصی نقشه برداری سازمان برنامه را به پایان رساند و بعد از آن دوره کارشناسی بانک را پشت سر گذاشت. ولی چون عاشق موسیقی ملی و سنتی وطنش بود به موسیقی و آواز روی آورد. اکبر گلپایگانی در حین تمرین آواز با شخصی به نام حسن یکرنگی که صدایی خوش و گیرا داشت آشنا شد او پس از مدتی اکبر گلپا را به نورعلی خان برومند معرفی کرد و حدود 10سال نزد استاد با گوشه های موسیقی و تکنیک های آواز آشنا گشت. در این دوران بود که نورعلی خان برومند گلپا را به داوود پیرنیا معرفی کرد که سر آغاز همکاری با برنامه گلها ی جاویدان شد. اکبر گلپا برای پیشرفت هر چه بیشتر با اساتیدی همچون حاج آقا محمد ایرانی، ادیب خوانساری ، و خوانده های طاهرزاده به ممارست و تلاش همت گمارد که حاصل این تلاش اجرای بیش از 400 برنامه گلها با صدای توانای اکبر گلپا بود که تا سال 1357 ادامه یافت

برای این قسمت قطعه ایی از آواز مرد حنجره طلایی آواز ایران برایتان که در دستگاه دشتی اجرا شده انتخاب کرده ام

قطعه از آواز استاد بی نظیر آواز ایران ؛ اکبر گلپا در دستگاه دشتی 

http://www.amirworld.com/Naamavaran.htm

 

معین - خواننده

معین در سال 1330 در شهرستان نجف آباد در خانواده ای کاملا مذهبی و از نظر مالی در سطح متوسط و پر جمعیت به دنیا آمد

او در نوجوانی و جوانی قرآن را با صوت و اشعار و غزلیات شعرای بزرگ را با لحنی زیبامیخواند. وی در سن 18 سالگی با یادگیری ساز تار با نتها و گوشه های موسیقی و
آوازی آشنا شد. او در همان دوران با دوستان خود در مجالس شادمانی برنامه های
بسیاری در شهر خود و دیگر شهرهای استان اصفهان اجرا میکرد

 زندگی حرفه ای
معین در سن 20 سالگی در اصفهان به خاطر استعداد و صدای زیبای خود توانست با
اساتیدی همچون تاج اصفهانی و حسن کسائی آشنا شود و در کلاس های آواز و موسیقی
ایشان شرکت کند. معین در سالهای پیش از انقلاب در ایران( از سال 55 تا سال 58)به
 به طور مداوم هر شب در هتل عباسی و هزارویک شب اصفهان برنامه اجرا
میکرد. او به خاطر همین کار توانست با افراد بیشتری در زمینه موسیقی و آواز
آشنا شود. بعد از انقلاب معین فعالیتهای خود را تا قبل از انقلاب
فرهنگی ادامه داد و در سال 59 توانست اولین کاست خود را با نام یکی را دوست
میدارم
را منتشر کند و صدای خود را به تمام ایرانیان در سراسر ایران و دنیا
برساند. وی در سال 1360 ایران را ترک کرد و در ایالات متحده آمریکا با کمک
دوستانی همچون  روانشاد هایده توانست کار خود را شروع کند و تا به امروز ادامه دهد
شایعات
اولین و باور انگیز ترین شایعه در مورد معین اینست که میگویند معین نا بینا
میباشد. در صورتی که معین عزیز از هر دو چشم بینا است و فقط یکی چشمان او به خاطر
صدمه دیدن عصب پلک او در زمان نوجوانی کم سو شده و به خاطر غیر متعادل بودن
پلک ( ناتوانی باز نگه داشتن او در زمان طولانی) چشمش از عینک آفتابی طبی
استفاده میکند
دومین شایعه که بیشتر از روی اشتباه است نام معین میباشد که او را به اسم رضا
میشناسند و گروهی اسمش را معین میدانند در صورتی که نام وی نصرالله میباشد.
رضا شاعر بیشتر آهنگهای معین قبل از خروج وی از ایران بوده و بخاطر اینکه در
کاستهایی که منتشر شد نام این دو را در کنار هم به این صورت رضا . معین چاپ
کرده بودند بیشتر دوستاران وی به اشتباه او را رضا معین خواندند و یا بعضی ها
اسم او را معین تصور کردند
شایعات بسیار دیگری هم هست همانند اینکه امید برادر معین میباشد در صورتی که
معین هیچ نسبتی با امید ندارد(معین 3 برادر به نامهای مصطفی ،مرتضی و فتح الله
داشت که فتح الله در سال 1382 فوت کرده - امید عزیز که خواننده ایی توانا ست از هموطنان کلیمی ما می باشد و ما ایرانیان از داشتن هندمندی چنین جوان و در عین حال با تجربه به خود می بالیم؛ امید عزیز هم اینک به همراه همسر اسرائیلی خود در کالیفرنیا زندگی میکند - برای ایشان و باقی هنرمندان آرزوی توفیق روزافزون میکنم). ویا اینکه معین در آمریکا دارای چند
شرکت بزرگ و چند کازینو و بار است. در صورتی که او تنها منبع
درآمدش فقط از راه خوانندگی و کلاسهای موسیقی میباشد. وی از مشروب متنفر است
زیرا او به دین اسلام اعتقاد قلبی دارد و نماز خود را ترک نگفته و همیشه با خدای
خود در راز و نیاز است. و همیشه موفقیت خود را در کمک خداوند به خود میداند
امروزه معین به خاطر موقعیت بالایی که دارد بیشتر از پیش به آهنگها و ترانه
هایی که قرار به اجرای آن دارد حساسیت نشان میدهد. و از طرف دیگر به خاطر
وجود افرادی که هیچ از این هنر والا نمیدانند و فقط صرف داشتن موقعیت مالی
بالایی که برخوردارند بیشتر این هنر را به تفریح تشبیه کرده اند کمتر کسی هست
که اشعار و آهنگهای مناسب برای معین بسراید و بسازد. به همین خاطر انتشار
کارهای جدید از طرف او با فواصل بسیار انجام می گیرد

http://www.amirworld.com/Naamavaran.htm

 

ستار - خواننده

آقای حسن ستار در بیست و هشتم آبان ماه سال 132۸ شمسی در تهران متولد شد . وی از همان دوران کودکی چالاک و خوش قریحه بود . در آن روزگار در محله شهباز تهران زندگی می کرد . به زمینه های مختلف ورزشی و هنری بسیارعلاقه مند بود و خصوصا به فوتبال علاقه زیادی داشت و در تیم های فوتبال بازی می کرد حتی بعدها در جوانی و میانسالی نیز علاقه مند و پیگیر فوتبال بود و حتی کاپیتان تیم فوتبال هنرمندان نیز گردید . در زمینه های هنری نیز همچون ورزش بسیار فعال بود . ستار تحصیلات خود را در دبستان و دبیرستان اقبال به اتمام رساند ، سپس در رشته ی اقتصاد بین المللی از مدرسه عالی بازرگانی موفق به اخذ مدرک لیسانس شد

 ستار در مصاحبه ایی راجع به خود می گوید: پدر من اهل باکو است ، جزو مهاجرین روسیه . وقتی بخشی از قفقاز را زمان رضا شاه بخشیدند دولت تزاری روسیه گفت که هر کسی که دلش می خواهد بماند و هر کسی که مایل به برگشت به ایران است می تواند برگردد . پدر من با مادرش و بقیه فامیلش آمدند به ایران . مادرم هم بچه ی تهران ، خیابان چراغ گاز هست . و من خودم متولد کوچه ی مس ثنا ، میدان خراسان ، بزرگ شده ی سرای شکوفه . بعدش هم تحصیلاتم را در رشته ی اقتصاد گذراندم . در این رشته لیسانس اقتصاد دارم ، در بخش بازرگانی . شش تا برادر و خواهر هستیم که من از بالا دومی هستم . چهار تا برادر ، دو تا خواهر

      استعداد ذاتی ستار صدای دلنشین و تسلط و مهارت او در موسیقی سنتی و پاپ ایرانی به او کمک کرد و او را به یکی از محبوب ترین چهره های تاریخ موسیقی ایران تبدبل نمود . شهرت و محبوبیت ستار در سن 22 سالگی باخواندن ترانه ی خانه به دوش که براساس سریال خانه به دوش( مراد برقی ) به کارگردانی و بازیگری پرویز کاردان بود آغاز گشت و آن چنان اوج گرفت که نام او را برای همیشه در تاریخ موسیقی ایران جاودانه کرد . ستار از خوانندگان معروف بسیاری از برنامه های رادیویی و تلویزیونی شد و جزء خوانندگان خانواده ی سلطنتی ایران گشت  . وی تاکنون بیش از 300 آهنگ و ترانه اجرا نموده است که بسیاری از آنها در زمره ی آثار ماندگار موسیقی ایران است به عنوان مثال می توان به ترانه های گل سنگم ، شازده خانم ، همسفر ، گل پونه و صدای بارون اشاره کرد

ستار خود راجع به ترانه خانه بدوش و آغاز کار خوانندگی اش می گوید :یک سریالی بود به نام خانه بدوش یا مراد برقی که آن موقع از طرف آقای پرویز کاردان هنرمند معروف ما تهیه می شد . یک روز آمدند و در استودیوی صدا برداری گفتند : یک نفر را می خواهم که در تیتراژ آغازین این سریال بخواند . ایرج جنتی عطایی که یکی از شاعران ترانه سرای معروف ما هست ، با همراهی آهنگساز  بزرگ روانشاد استاد بابک بیات که چند ماه پیش به دیار باقی شتافتند؛ یک آهنگی درست کردند و پیش خود گفتند : ستار هم تازه می خواهد خواننده شود ، خوب همین ترانه را بدهیم بخواند . پیشنهادشان را با دلِ گرم پذیرفتم و رفتم در همان استودیو ی صدا برداری و آن را ضبط کردیم . همان شب این ترانه را در سریال خانه بدوش گذاشتند . من هم بدون صحبت با خانواده از آن که همچنین کاری را انجام داده ام  آمدم و نشستم جلوی تلویزیون و منتظر آغاز برنامه شدم . وقتی پخش شد به مادرم گفتم که می دانی که بود ؟ گفت نه . گفتم این من بودم ! برگشت و گفت ای پدر سوخته آخر کار خودت رو کردی ؟! خلاصه فعالیت هنری من از آنجا شروع شد تا این که ترانه های بعدی خود شهر غم و همسفر  را خواندم و بعد به رادیو و تلویزیون راه یافتم 

خاطره برنامه بزم عاشقان با همکاری زنده یاد مهستی تا همیشه در یاد دوستداران موسیقی خواهد ماند

       یکی از افتخارات زندگی هنری ستار این است که از بخش روابط عمومی انستیتوی بین المللی عالیه (IFSI) شاخه ی مطالعات معاصر به پاس تلاش و هنرمندی در عرصه ی موسیقی به خصوص موسیقی ایران موفق به دریافت دکترای افتخاری رشته ی موسیقی شد

در باره ی زندگی شخصی او نیز در این حد می دانیم که ستار در سال 1978 میلادی به ایالات متحده ی امریکا مهاجرت کرد و در لس آنجلس ساکن شد . سپس با خانمی که دو دختر5و8ساله( شینا و شیدا) داشت ازدواج کرد و پس از مدتی ستار پدر 2 دختر دیگر گشت

صدای گرمش پاینده باد

http://www.amirworld.com/Naamavaran.htm

 


داریوش رفیعی - خواننده

با این که نمی توان جوانمرگی دردآور داریوش رفیعی (4 دیماه 1306 - بم / 1337 تهران) را در محبوبیت دیرپایش نادیده انگاشت،اما به استناد مجلات آن زمان حیات او و دوستان نزدیکش که اینک سالخوردگان دوران ما محسوب می شوند؛به راحتی می توان محبوبیت خارق العاده او را در زمان فعالیتش میان مردم دریافت

داریوش رفیعی، اعیان زاده ای برآمده از خانواده ی بزرگ لطفعلی خان رفیعی (نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی) بود که با روی خوش و خلق و خوی نکو و صدای تاثیر گذار، تحصیل خود را در زادگاهش رها کرد و به تهران آمد تا به زعم خود خواننده ایی تمام عیار شود. ظاهرا امکانات و استعداد او برای این امر کافی به نظر می رسید، ولی روزگار سرنوشت دیگری برایش تدارک دیده بود. رفیعی در تهران از آموزش های سید جواد بدیع زاده بهره گرفت و با او صمیمی شد، چنانکه یکی از اعضای خانواده ی او به شمار می رفت.  خیلی زود به رادیو راه یافت و ابتدا با مصطفی گرگین زاده و بعد با مجید وفادار دوست شد و وفادار که در شناخت استعداد های جوان، استادی صاحب نظر بود، خواننده ی محبوب خود را در او یافت

صدای نرم و غمگین و پرشور او و ترانه هایی که گاه با الهام از الحان محلی می خواند، او را به عنوان محبوب ترین خواننده ی جوان در تهران سالهای 1330 شناساند و شهرت و محبوبیت و ثروت زودرس داریوش جوان، ناخواسته زمینه های تباهی و جوانمرگی او را فراهم کرد. رفیعی این اقبال را داشت که آهنگسازان بزرگ چون مجید وفادار و پرویز یاحقی و ترانه سرایان کامل العیار چون نواب صفا و بیژن ترقی با او همکاری کنند

قریب به اتفاق بزرگان موسیقی و ترانه، داریوش رفیعی را برای استعداد در فراگیری و توانایی القای احساسات درونی خود در ترانه، ستوده اند. جالب این که درون مایه و مضامین ترانه های که داریوش رفیعی خوانده است، بدون این که خود، سراینده کلام هیچ یک از آنها باشد، آینه ای از احوال روحی خواننده ی جوان و به نوعی زبان دل او می نماید

داریوش رفیعی صدای یک نسل از تارخ ایران است؛ صدای گرم و سوخته حال و پرکشش و جذاب وی، راز ماندگاری رفیعی پس از نیم قرن است

 


استاد اسدالله ملک - نوازنده بزرگ ویولن

اسد الله ملک در 17 مرداد سال 1320در محله "دروازه دولت" تهران متولد شد. در عنفوان کودکی و نوجوانی حدود سه سال از محضر بزرگ طلایه دار این موسیقی "ابولحسن صبا" بهره های فراوان جست و بزودی جز شاگردان خاص ایشان محسوب شد. سپس از محضر  اساتیدی چون روح الله خالقی ، هنگ آفرین و علی محمد خادم میثاق و ... به تکمیل  آموخته های خویش و تجربه اندوزی مشغول گشت.در همان سالهل استاد خالقی ، ایشان را در ارکستر انجمن ملی موسیقی  که توسط خود ایشان اداره میشد  پذیرفتند و بدین ترتیب در بزرگی به روی پیشرفت و شکوفایی ایشان باز شد. بعد از آن سالها "اسدالله" جوان که از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل شده بود موفق به دریافت لیسانس موسیقی از  دانشگاه هنرهای زیبا گردید.

آغاز فعالیتهای ایشان در رادیو مربوط میشود به سال 1337 که در آن سال با ساختن قطعه "گریه لیلی" در مایه دشتی با کوک مخصوص (ر-می-دو-لا) و قطعه چهارمضرابی در مایه اصفهان با کوک مخصوص(می-لا-لا-می) و اجرای آنها با ویولن ، اشتهار فراوان یافتند. از آن هنگام به بعد ایشان با سبک منحصر به فرد خود در نوازندگی و آهنگسازی درهای بسته بسیاری را برای این موسیقی گشودند.

از جمله خوانندگانی که مرحوم استاد ملک با آنها همکاری داشتند میتوان به اکبر گلپایگانی، محمود محمودی خوانساری، ایرج، محمدرضا شجریان، کوروس سرهنگ زاده و ... اشاره نمود که ثمره سالها همکاری آنها با استاد ملک آهنگهای زیبایی چون تکدرخت، مرغ شباهنگ، جدایی تو، حکایت دل و ... است که سالها با ذوق و قریحه مردم این بوم کهن پیوند خورده بودند

در سالهای پس از انقلاب که بسیاری از اساتید خانه نشین شده بودن ایشان مبارزه خود را  برای اعتلای این موسیقی متوقف نکردند و حتی بسیاری از هنرمندان "گلها" را به همکاری مجدد فرا خواندند که میتوان به اساتیدی چون فضل الله توکل اشاره نمود که به دعوت ایشان پاسخ مثبت دادند.
در همین اواخر ایشان ایشان شروع به ضبط آثار ارکستریشان با سازبندیهای مختلفی (مانند ویلن - عود ، ویلن - سنتور - سه تار ، ویلن - قانون ، ویلن - عود - سنتور و ...) کردند که میتوان به کاستهای "نغمه رویایی" ، "سمیرا" ، نغمه ها" و.... اشاره نمود که هر کدامشان سرشار از قطعات زیبایی برای همنوازیست

آفتاب عمر این استاد دوست داشتنی در بهمن 1380 غروب کرد و جامعه بزرگ هنر را در غمی بزرگ فرو برد


فضل الله توکل - آهنگساز و نوازنده بزرگ سنتور

استاد در سال 1321 دیده به جهان گشود. او ابتدا به محضر شادروان استاد حسین تهرانی رفت تا نواختن تنبک را فراگیرد و پس از چندی بنا به توصیه استاد مرتضی محجوبی که با پدر او آشنائی داشت ساز سنتور را انتخاب کرد . فضل الله توکل برای فراگیری این ساز ابتدا نزد هنرمندی به نام خائفی رفت و پس از آن نزد بهار نوروزی که از هنرمندان خوب شیراز و شوهر خواهر او بود رفت . سپس به مدت هشت سال نزد استاد علی تجویدی کار کرد و مکتب استادان دیگری چون روح الله خالقی ، شادروان نور علی خان برومند ، زنده یاد غلامحسین بنان را نیز تجربه کرد و از باغ هنر آنان گل هایی را چید تا به برنامه های گلها راه پیدا کرد . سبک و سیاق نوازندگی او در سال 1338 به اوج رسیده بود . به همین سبب در این سال از وی دعوت به عمل آمد تا همکاری خود را با برنامه های گلها آغاز کند و او این دعوت را پذیرفت و بعدها خود یکی از گلهای ریبا وخوشرنگ برنامه گلها شد . در هر برنامه ای شرکت داشت ، صدای ساز او جلوه ای خاص به برنامه می بخشید فضل الله توکل یکی از نوازندگان بی نظیر و استثتایی سنتور در  نیم قرن اخیر موسیقی اصیل ایران است که صدای سازش در سطحی بالا و چشمگیر به گوش شنوندگان موسیقی ایران رسیده است


علیرضا افتخاری - خواننده

علیرضا افتخاری مهیاری در روز 10 فروردین ماه 1337 در شهر اصفهان دیده به جهان گشود . وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا می خواند .استاد نخست ایشان ؛ استاد طباطبایی نوازنده ی روشندل ویولون بودند که به پیشرفت افتخاری کمک های شایانی نمودند.به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.اما وقتی در 14 سالگی نزد استاد تاج اصفهانی  ؛ افتخار شاگردی نصیبشان شد , استاد ایشان را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر داشتند و یادگیری کامل ردیف ها را از وی خواستند.

افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی فرموده های استاد را آویزه ی گوش خود می کرد و سعی می کرد که بیشترین بهره را از وجودشان ببرد .

استاد تاج اصفهانی علاوه بر منابع عظیم قرنها موسیقی ایرانی ؛ دارای منش های اخلاقی نیکویی هم بودند که زبانزد خاص عام است و یکی از آموخته های تاج به تمامی شاگردانش در وهله ی اول  همین منش های اخلاقی بود.شاگردی استاد بزرگی چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری افتخاری بود به طوری که افتخاری موفقیت هایش را مرهون استاد تاج می داند و از ایشان همیشه به احترام و نیکی یاد می کند .

در سال 1357 با حضور بزرگانی نظیر دکتر صفوت ؛ دکنر فروغ ؛ استاد شهنازی ؛ استاد تجویدی و ... در آزمون باربد موفق به کسب رتبه نخست گردید

 آزمون باربد معتبرترین آزمون موسیقی در قبل از انقلاب بود

« استاد شهنازی دستش را روی دوشم گذاشت و فرمود که مواظب خودت باش تو دیگر خواننده ی این کشور شدی. من هم زانو زدم و دست ایشان را به احترام بوسیدم. »

اینها خاطرات افتخاری از آن دوران است .

در سال 1360 که استاد تاج به دیار باقی شتافتند؛ افتخاری به نزد استاد دادبه رفت . استادی که علیرغم اینکه استاد معروفی در زمره موسیقی ایران نبود، اما دارای گوش و هوش موسیقایی قوی بود و سهم به سزایی در احیای دشتستانی داشت .استاد دادبه با افتخاری آواز و دو بیتی محلی و نیز صدا سازی کار کرد .

افتخاری در سال 63-62 آلبوم آتش دل را به یاد استادش ؛ تاج اصفهانی خواند . در حالی که در سنین جوانی بود.وی در همین سالها نزدبزرگانی  نظیر استاد کسایی  و استاد شهناز و استاد شجریان هم کسب علم می کرد به طوری که در مورد استاد کسایی نقل قولی از افتخاری در زیر آمده است :

« روزی با استاد کسایی سه گاه کار می کردیم و استاد از اول سه گاه ؛ خیلی تشنه بودند اما تا آخر سه گاه این عطش پابرجا بود و همچنان ادامه می دادند.»

افتخاری در سالهای اولیه دهه شصت ؛ اجراهای خصوصی نیز به همراه اساتیدی نظیر : کسایی ؛ بدیعی ، بیگجه خانی و شهناز داشتند . البته این آثار تک نسخه ای هستند و هیچگاه منتشر نشدند.در سال 64-63 با آوازی به نام قصه گیسو در ماهور و با نی کیانی نژاد در فیلم امیر کبیر صدای ایشان از تلویزیون پخش شد.

افتخاری بعد از آتش دل بنا به فرموده مرحوم پدر ، تا سه سال نخواند و بعد از سه سال با موافقت آن مرحوم کارهایی نظیر راز و نیاز با استاد حسین علیزاده و مهروزان با استاد کیانی نژاد را اجرا نمود.

اواخر دهه شصت با کنسرت های پیاپی در کشورهای مختلف مصادف بود و از این کنسرت ها می توان به کنسرت راه ابریشم در 28 شهر و کنسرت آلمان (مقام صبر به همراهی استاد مشکاتیان) و ... اشاره کرد .

در یکی از همین کنسرت ها در ونکور کانادا شایعه بمب گذاری در سالن سبب شد که ایشان به مدت 6 ساعت بدون امکانات صوتی در فضای آزاد برنامه اجرا کند که خود افتخاری  هم از 6 ساعت خواندن پیاپی هنوز متعجب است آن هم بدون امکانات صوتی !

افتخاری در سال 69-68 در ژاپن با عارفی آشنا می شود که در پی این آشنایی به ختن چین نزد ایشان رفته و در آنجا عرفان و سلوک عرفانی را تجربه می کند . به طوری که در بازگشت ؛در آثارش تحول پیدا می کند و احساساتش در حین خواندن کاملاً تغییر می کند .

ناگفته نماند که افتخاری اولین کسی بود که بعد از انقلاب ، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند  تصانیفی نظیر : روز هجران ، نفس باد صبا و ...

در اوایل دهه هفتاد با ارائه آثاری نظیر نازنگاه ، نیلوفرانه ، سروسیمین ، یاد استاد و ... تبدیل به چهره ای شناخته شده در نزد مردم گردید.در همین سالها در برنامه تماشاگه راز به همراهی اساتیدی نظیر جلال ذوالفنون ، بهزاد فروهری ، شهریار فریوسفی و ... به ارائه آثاری بداهه خوانی و نیز قطعات ضربی نمود که نمونه ای از این آثار در آلبوم مستانه و شب عاشقان بعدها عرضه شد

 


حسین تهرانی - نوازنده بزرگ تمبک

وی در سال 1290 در تهران متولد شد. موسیقی را به راهنمایی رضا خان باربد نزد استاد حسین خان اسماعیل  زاده آموخت. از سال 1307 به طور جدی به فراگیری تمبک پرداخت. در سالیکه رادیو افتتاح شد، وی در قسمت نوازنده تمبک پذیرفته شد. در سال 1328 در هنرستان ملی موسیقی تدریس کرد. او سرانجام در اسفندماه 1352 پس از یک بیماری ممتد چشم از جهان فروبست. - یادش گرامی باد

http://www.amirworld.com/Naamavaran.htm

 


میرزا ظلی - استاد بی نظیر آواز

وی در سال 1285 در تهران متولد شد. او از خاندان قاجار بود. ابتدا زیر نظر برادر بزرگش پرورش یافت سپس تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در تهران انجام داد. در دوران تحصیل در اداره تلفن استخدام شد. بعدها به آموزگاری پرداخت و سپس در بانک ملی استخدام شد. اولین استاد او عارف بود. وی در سال 1310 شهرت گرفت و در اثر ابتلا به بیماری سل در بهمن ماه 1324 در گذشت. یادش زنده باد

در اینجا یکی از آوازهای بیادماندنی و بسیار شنیدنی میرزا ظلی را که در دستگاه همایون به زیبایی هر چه تمام تر اجرا شده برایتان انتخاب کردم

منم که شهره شهرم - آواز : میرزا ظلی

 


محمدرضا شجریان - خواننده

وی متولد 1319 در شهر مشهد مقدس است. در سال 1337 رادیو خراسان او را به همکاری در رشته آواز دعوت کرد سپس به تهران رفت و در سال 1345 در برنامه گلها توسط روانشاد داود پیرنیا دعوت شد. وی بیشتر مرید حافظ است. در سال 1345 به شاگردی استاد احمدآبادی در آمد. در سال 1354 به تدریس در رشته آواز در دانشکده هنرهای زیبا پرداخت تا سال 1358؛که این رشته تعطیل شد.پس از آن در خانه به آموزش هنرجویان و دانشجویان قدیمی اش پرداخت

در این قسمت 2 آهنگ از این استاد بزرگ برایتان انتخاب کردم؛ که اولی از بیاد ماندنی ترین آهنگهای ایشان است که هرگز به طور رسمی منتشر نشد(البته با اجرای دیگر منتشر شد در شمار اندک) به نام پیری و معرکه گیری که به طور خصوصی خوانده شده و نوازنده ویولن این اثر بیاد ماندنی که در بزمی در اوایل دهه 50 هجری شمسی اجرا شده روانشاد استاد پرویز یاحقی می باشد. و دومین اثر آهنگی زیبا و جاودان که این نسخه از اجرای کنسرت استاد در سوئیس را برایتان انتخاب کردم به نام دل بردی از من به یغما

پیری و معرکه گیری - اجرای خصوصی؛آواز: استاد شجریان- ویولن: استاد پرویز یاحقی

دل بردی از من به یغما - کنسرت سوئیس

 

http://www.amirworld.com/Naamavaran.htm



مرتضی حنانه - آهنگساز

 

<مرتضی حنانه> در یازدهم اسفند ماه سال 1301 خورشیدی در شهر تهران متولد شده و از همان کودکی علاقه ی زیادی نسبت به موسیقی نشان داد. وی از کودکی هر چیزی که تولید صدا می کرد به کار می گرفت و ابزارهایی می ساخت که از خود تولید صداهایی مختلف و گوناگون کنند. وی دراین باره گفته است:« شاید در آن زمان توانایی من در این حد که آلات ساده و مبتدی موسیقی را بسازم نبوده. ولی به هر حال چیزهایی می ساختم که صداهایی همانند: صدای باد، زوزه، صدای حیوانات و صدای عجیب و غریب تولید کنند.»
علاقه ی وی تا به حدی بود که معلم چهارم دبستانش «فلوتی» به او هدیه داد و راهنمایی هایی برای آموختن نیز به او ارائه کرد.
پس از پایان دوره ی دبستان در هنرستان موسیقی مشغول به تحصیل شد. دیری نگذشت که نام حنانه در سطح هنرستان پیچید، در همین مقطع ِ زمانی حنانه «هورن» را به عنوان ساز تخصصی خویش انتخاب کرد.«غلامحسین مین باشیان» که ریاست هنرستان را بر عهده داشت در سال 1317 شمسی موفق به آوردن گروهی ده نفره برای تدریس در هنرستان از شهر پراگ به ایران شد، که عبارت بودند :
کارل کوگلر، خواننده؛
کارن یان، ویلن؛
رودلف اوربانتس، موسیقی نظامی؛
واتسلاو کوتاس، کلارینت؛
یاروسلاوبیزا، باسون؛
ماریا گروتفلدوا، هارپ؛
ژوزف اسلاویک، ویولنسل؛
فرانسوا هلنسل، کنتراباس؛
ژوزف اسلاویک، ترومپت؛
رودلف اوربانتس که شیفته ی استعداد و علاقه ی حنانه شده بود، او را به آرزوی خود رساند و توانست «کُریست» اول ارکستر سمفونیک هنرستان عالی تهران شود.
او همچنان به دنبال کسی بود تا اصول موسیقی غرب را به او بیاموزد و درهمین حین با «پرویز محمود» آشنا شد که در بلژیک تحصیل کرده بود و بعدها ارکستر سمفونیک تهران را بنیان نهاد. استاد محمود، بی دریغ معلوماتش را در اختیار حنانه گذاشت.
پس از مدتی «وزیری» ریاست هنرستان را بر عهده گرفت و پایه ی آموزش هنرستان را بر مبنای موسیقی سنتی ایران قرار داد. وی گروه ده نفری پراگی را اخراج کرد. هنرجویانی از جمله حنانه نسبت به این عمل اعتراض کردند ولی نتیجه ای نداشت و روند آموزش وزیری در هنرستان آغاز شد.حنانه در سال 1321 خورشیدی؛ دیپلم خود را از هنرستان گرفت. «روبیک گریگوریان» نخستین کسی بود که ترانه های محلی را جمع آوری کرده و پس از رفتن پرویز محمود به آمریکا در سال 1329 خورشیدی؛ به سمت رهبری ارکستر سمفونیک و ریاست هنرستان رسید، در سال 1331 خورشیدی؛ او نیز به امریکا عازم شد و مرتضی حنانه رهبری ارکستر سمفونی را بر عهده گرفت. او در شرایطی ارکستر سمفونی را اداره می کرد که دارای سه امتیاز بزرگ بود:«دیپلم هنرستان موسیقی» ، «تعلیمات پرویز محمود» و «ذوق استعدادی زیادی که همه به آن معترف بودند». ولی او همچنان تشنه بود، تشنه ی یادگیری بیشتر موسیقی. در سال 1332 خورشیدی که جشن هزاره ی بوعلی سینا برگزار شد، حنانه توانست آثار خود را در حضور شرق شناسانی که برای شرکت در جشن دعوت شده بودند با هم سرایی و ارکستر سمفونیک اجرا نماید و این اجرا چنان مورد توجه حضار قرار گرفت که «چرولی» سفیر وقت ایتالیا، بورس هنری آن کشور را در اختیار وی قرار داد و حنانه برای تکمیل تحصیلات و مطالعات خود به کنسرواتور واتیکان عزیمت نمود. این همان کنسرواتور قدیمی بود که باخ در آن ارگ می زد. به طور کلی مرتضی حنانه در محل موسیقی مذهبی و مقدس ایتالیا به تحصیل پرداخت. او در سال 1342 خورشیدی به ایران بازگشت و گفت: «هنگامی که از ایتالیا به ایران آمدم، زیاد فکر کردم. حال زمانی بود که آن دانشی که آرزویش را داشتم به دست آورده بودم و فقط مانده بود تصمیم بگیرم با آن دانش چه کار کنم و چه نوع موسیقی ای ارائه دهم.اول گفتم «دوده کافونیک» کار کنم. ولی این چه معنایی داشت؟ با خودم گفتم اگر خیلی خوب بنویسم، تازه بهتر از «شوتنبرگ» که نمی توانم بنویسم، او صاحب مکتب به شمار می رود، و مکتبش یکی از بزرگترین های آلمان است که همه جهان آن را پذیرفته اند. ولی اگر کار من را یک ایرانی گوش کند چه خواهد گفت؟ می گوید این کار اگر هم خیلی با ارزش باشد، باز هم ربطی به ایران ندارد و چیزی به فرهنگ غرب افزوده است. در حالی که ما می خواهیم آهنگسازان ایرانی با آثاری که ارزش دارند به فرهنگ کشورشان چیزی بیفزایند.»موسیقی حنانه را بطور کلی می توان «موسیقی اصیل سنفونیک» نامید. حنانه نسبت به موسیقی سنتی بی اعتنا بود و هرگز در ارکستر از سازهای اصیل استفاده نکرد.وی پس از انقلاب اوقات خود را بیش از پیش به پژوهش درباره ی موسیقی قدیم ایران اختصاص داد و در زمینه ی موسیقی فیلم که خود از پایه گذاران آن در ایران بود، فعالیت خود را ادامه داد.
حنانه مدعی بود که برای هماهنگی موسیقی ایرانی به اصول هارمونی که در غرب معمول است، معتقد نیست و بیشتر از تلفیق ملودی ها، فوگ و کنتروان که در هر یک از مقام های ایرانی کاری است بس دشوار، اما چه می توان کرد؟ آنچه که می تواند حاوی ابتکار، اصالت، اندیشه و احساس هنرمند ایرانی باشد، درست همان چیزی است که بین مکتب موسیقی فرانسه، مکتب موسیقی روس، آلمان، ایتالیا، و اسپانیا تفاوت ایجاد می کند. پولیفونی، تکنیک و پدیده ای است که در اندیشه ی موسیقی دان هر قومی ممکن است نضج گیرد. مگر ما از تمدن و به ویژه موسیقی قدیم خودمان چه می دانستیم و می دانیم؟ آنچه که جزو مکشوفات است و در آثار خطی از استادان پیشین به جای مانده است همگی دلیل بر آگاهی و دانش آنان به پدیده های اکوستیکی و چند صدایی است. از اینها گذشته هم اکنون در موسیقی فولکوریک و محل نژادهای گوناگون این سرزمین، خصوصاً گرگان و خراسان، پولیفونی در ابعاد بسیار کوچکتری به گوش می رسد، ولی با این ویژگی که هرگز گوش شنوندگان از آن غربت احساس نمی کند. به نظر من اگر گرایشی به همبستگی اصوات، به صورت پولیفونی داشته باشیم راهی غلط و تقلیدی را انتخاب ننموده ایم؛ زیرا پولیفونی نمی تواند منحصراً در خدمت موسیقی دانان غرب باشد. به این دلیل که پولیفونی «سنت» به شمار نمی آید و جزو آداب و رسوم قومی ملتی هم نمی تواند باشد بلکه هنری است در خور تشخیص و لذت گوشها. بنابراین پولیفونی می تواند راهی باشد که پیش پای هر موسیقی دان اندیشمند و نوآوری باز است.... تلفیق اصوات گوناگون یک مقام با یکدیگر با حفظ کیفیت موسیقی ایرانی در جهت افقی و عمودی، و این چیزی است کاملاً ابتکاری که باید بر پایه ی دلیل و برهان زیبایی واقعی استوار باشد.»او برای بسیاری از فیلم ها موسیقی متن کار کرده است ولی هرگز موسیقی متن برای او حرفه جدی نبود، و از روی نیاز مادی دست به این کار می زد، ولی کارهای بسیار خوبی ارائه میکرد چون او با ساختار و ماهیت سینما آشنا بود.از ماندگارترین کارهای استاد حنانه موسیقی متن سریال بزرگ و ارزشمند هزاردستان از ساخته های گرانقدر و فراموش نشدنی زنده یاد علی حاتمی است که در این جا قطعه ایی از آن را برای شما دوستداران موسیقی انتخاب کرده ام.

موسیقی متن سریال هزار دستان - اثراستاد مرتضی حنانه 

 مرتضی حنانه در 24 مهر ماه 1367 خورشیدی؛ در ساعت 45:11 شب در اثر سکته ی قلبی در گذشت

 


تار : آقا میرزاعبدالله

آقا علی اکبر فراهانی یکی از نوازندگان بی رقیب دوران قاجار بود که مشهور است " تار " را بسیار نیکو می نواخت و نغمات زیبا و دلپذیری ساخت که عارف در دیوان خود از آن یاد کرده ولی متاسفانه آهنگی در دسترس نیست که از آن بهره گرفته شود ، آقا علی اکبر زیاد عمر نکرد و جوان بود که دارفانی را وداع گفت شادروان علی اکبر فراهانی از خود سه پسر به جای گذارد به نامهای : میرزا حسن که تحت تعلیمات پدرش نواختن تار و سه تار را به خوبی آموخت و با مهارت می نواخت فرزندان دیگر آقا علی اکبر ، آقا میرزا عبدالله و آقا حسینقلی بودند که مورد بحث در اینجا آقا میرزا عبدالله می باشد . وی که در حدود 1222 شمسی متولد شده بود ؛ اصول اولیه موسیقی را نزد برادر بزرگ خود میرزا حسن فرا می گیرد و سپس از مکتب ناپدریش آقا غلامحسین که گفته اند مردی حسود و خسیس بود ، با رنج و سختی فراوان بهره می گیرد . آقا میرزا عبدالله ، همانطور که در پیشگفتار آمد ، دستگاههای موسیقی ملی ایران را مورد تجدید نظر قرار داد و با ادغام بعضی از آنها در هم ، هفت دستگاه مفصل و مستقل را پدید آورد و در اختیار همگان قرار داد و شاگردان بزرگی تربیت کرد که علاوه بر فرزندانش ، باید از سید حسن خلیفه ، میرزا مهدی خان صلحی و مهدیقلی هدایت ، میرزا نصیر فرصت شیرازی ، اسماعیل قهرمانی ، سید علیمحمد خان مستوفی و سید مهدی دبیری ، حسین خان هنگ آفرین ، حاج آقا محمد مجرد ایرانی و ابوالحسن صبا نام برد . بعدها توسط همین شاگردان مثل : میرزا نصیر فرصت شیرازی  مهدیقلی هدایت ردیف های استاد نت نویسی شد که مدت هفت سال طول کشید


کمانچه :کامران داروغه

به سال 1321 در تهران متولد شد و از سن دوازده سالگی بنا به تشویق و توصیه پدر موسیقی آغاز نمود و در هنرستان عالی موسیقی ثبت نام کرد . او در طی یک سالی که در این مدرسه تحصیل می کرد ، چون در آن جا موسیقی کلاسیک تدریس می شد ، چندان موفقیتی به دست نمی آورد و مردود می گردد و بدون این که به استعداد نهان فرزند اعتقاد و توجه زیادی داشت به وسیله یکی از دوستانش علیمحمد خادم میثاق به هنرستان موسیقی ملی ایران راهنمایی و با سفارش او در این هنرستان ثبت نام می کند
رئیس هنرستان شادروان روح الله خالقی از وی شخصا می گیرد که اگر نتواند در مدت یک سال موفقیتی کسب کند وی را از هنرستان اخراج نماید . عشق و علاقه و استعداد و پشتکار او به زودی موجب می شود که در هنرستان پذیرفته شود . ناگفته نماند که داروغه در هنرستان موسیقی ملی در آغاز کار زیر نظر استاد حسینعلی ملاح به فراگیری ویولون می پردازد و چنانچه خود وی از زحمات و کوشش فراوانی که استاد ملاح برای آموزش او متحمل شده یاد می کند و همواره خود را مدیون مراقبت ها و توجه آن استاد ارجمند می داند 

روزی اعلانی از طرف مسئولین هنرستان شده بود که کلاس هایی جهت دوره عالی هنرستان دایر خواهد شد و در نتیجه جهت ثبت نام شاگرد می پذیرفتند در آن ایام یکی از شاگردانی که جهت فراگیری دوره عالی آمده بودند ، اسدالله ملک نوازنده معروف بود که در یکی از اتاق های هنرستان مشغول نواختن کمانچه بود که داروغه را بی اختیار مفتون خود می کند و وی بلافاصله از اسدالله ملک خواهش می کند که نواختن این ساز را به وی تعلیم دهد و مدت سه ماهی نزد ملک تعلیم می گیرد و از آن تاریخ کامران داروغه به نواختن کمانچه روی می آورد 
داروغه پس از فارغ التحصیل شدن از هنرستان به مدت دو سال به سربازی می رود و پس از پایان خدمت سربازی وارد دانشکده هنرهای زیبا که رشته موسیقی هم جزو آن بود می شود . این دانشکده که با همت استادانی مثل : دکتر نور علی خان برومند و دکتر داریوش صفوت دایر گردیده بود موسیقی ایرانی را در خدمت استاد برومند به مدت پنج سال فرا می گیرد و از دانشکده فارغ التحصیل می شود . کامران داروغه ، از سال 1345 به رادیو راه می یابد سپس به برنامه " گلها "توسط آقای ملاح راه یافت و در رادیو به نوازندگی ویولون و کمانچه می پردازد و پس از تاسیس تلویزیون ملی ایران به نوازندگی کمانچه به سرپرستی مرحوم مرتضی حنانه به عنوان موسیقی اصیل ایرانی مشغول می گردد و از سال 1355 به تکنوازی کمانچه می پردازد و حدود چهل تکنوازی انجام می دهد که در آرشیو رادیو موجود و از بهترین های تکنوازی این ساز می باشد 

وی همیشه سعی داشت که این ساز را بین جوان ها رواج دهد و تغییراتی از لحاظ تکنیک برای کمانچه به وجود آورد که امید دارد با کمک شاگردانش ، کمانچه را که یک ساز ملی و سنتی ایرانی است و از جهت تکنیک و وسعت صدا و واخوان های آوازی خیلی غنی و پربار است رواج و احیاء کند و معتقد است اگر کسی بخواهد ، پرباری و غنی بودن این ساز را بر مبنای واقعی آن درک کند بایستی حتما سفری به باکو داشته باشد تا به بیند آقای هابیل علی اف استاد کمانچه جهان چه کار می کند و چه می گوید درباره ساز کمانچه داروغه می گوید:"اگر کسی تکنیک این ساز را به دست آورد،کارهایی می شود روی آن پیاده کرد که در ویولون امکان پذیر نیست.به هر حال حق کمانچه هنوز ادا نشده و باید آن هایی که در موسیقی ادعایی دارند بیایند و این کارها را انجام دهند و مشوق جوانان باشند که این ساز ملی و سنتی جای والای خود را از دست ندهد و ما هر وقت که به خارج جهت شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران مسافرت هایی داشتیم وقتی هنرمندان ما ویولون می زدند برای آن ها زیاد جالب نبود ولی هنگام گوش دادن به نوای کمانچه سراپا گوش می شدند و نوازنده را بسیار تشویق می کردند
کامران داروغه ،کنسرت های فراوانی به نفع مؤسسات خیریه و فرهنگی نظیر:شیر و خورشید سرخ (هلال احمر)،انجمن نابینایان ، بیمارستان های مسلولین و دانشجویان بی بضاعت ترتیب داد و برای شناساندن موسیقی سنتی و ملی ایران ، مسافرت هایی از طرف رادیو تلویزیون ملی ایران در زمان شاه به کشورهای: ترکیه، آلمان ، فرانسه، ایتالیا ، افغانستان ، ژاپن، پاکستان، هندوستان، شوروی و درآمریکا رفتند

 


تنبک : محمد اسماعیلی

محمد علی اسماعیلی به سال 1313 شهریور ماه در تهران متولد شد و از اوان کودکی علاقه شدیدی به نواختن تمبک داشت و هر جا که سینی و پیت و ناودان و غیره ... به دستش می رسید شروع به نواختن می کرد 
مرتضی و مصطفی گرگین زاده ، دایی های وی که هر دو اهل موسیقی بودند مشوق وی در نواختن ضرب بودند و پس از تحصیلات عمومی خواهر زاده خود ، وی را در سال 1330 به حسین تهرانی ، استاد تمبک نواز معرفی می نمایند و در هنرستان موسیقی ملی زیر نظر حسین تهرانی به فرا گرفتن فن نواختن ضرب مشغول می شود و در تاریخ 1337 توسط استاد به وزارت فرهنگ و هنر وقت معرفی و رد ارکسترهای موسیقی ملی و گروه تمبک شروع به همکاری می نماید و بعد از 5 سال برای اجرای برنامه های موسیقی ملی و هر چه بیشتر شناساندن آن به کشورهای : آفریقایی ، آسیایی ، اروپایی و آمریکایی مسافرت کرد و برنامه های اجرا نموده ، از سال 1343 در هنرستان موسیقی ملی ایران مشغول تدریس تمبک شد و از آن تاریخ به بعد شاگردان بسیار تعلیم داد که در مراکز رسمی هنری کشور مشغول فعالیت می باشند

در سال 1345 سرپرستی گروه تمبک وزارت فرهنگ و هنر آن زمان را عهده دار شد که برای این گروه ، حدود پانزده قطعه فانتزی روی ریتم های ایرانی تنظیم کرد و در کشورهای خارج و تالار رودکی سابق اجرا شد ، موسیقی قطعه یی به نام " رونما "نوشته خانم سرلک سرپرست موسیقی ملی تالار رودکی سابق که روی یکی از داستانهای اصیل ایرانی نوشته شده بود ، به وسیله اسماعیلی تنظیم و توسط گروه تنبک وزارت فرهنگ و هنر سابق در تالار رودکی سابق اجرا گردید که با استقبال فراوان مردم روبرو شد و همین امر موجب شد که بیش از دویست بار اجرا گردد. از ساخته های دیگر او قطعه یی است که به یاد استادش حسین تهرانی ، برای ارکستر سازهای ایرانی و گروه تنبک ساخته است که ملودی آن از استاد فرامرز پایور بوده و با ارکستر پایور و گروه تنبک در شبی که به یاد استاد حسین تهرانی در تالار رودکی سابق برپا گردیده بود اجرا شد
محمد علی اسماعیلی مشغول تدوین جلد دوم کتاب "تنبک و تدریس آن"می باشد . وی بیشتر اوقات خود را با استاد فرامرز پایور می گذراند

 


نی : حسن ناهید

حسن ناهید یکی دیگر از « نی نوازان » خوب و با ارزشی است که به سال 1322 در شهر کویری کرمان متولد شد و از سن 10 سالگی به موسیقی علاقمند گردید و با تهیه یک فلوت به نواختن این ساز بادی مراحل اول موسیقی را نزد خود شروع کرد .

حسن ناهید ، پس از چندی که صدای « نی » استاد حسن کسایی را از رادیو شنید به اصفهان نزد ایشان رفت و از محضر وی استفاده های بسیار برد سپس به شیراز می رود  و در این شهر که مشغول تحصیل نیز می شود تا سال پنجم متوسطه بدون نت نزد خود تمرین می کند و پس از چندی در اردوی رامسر در مسابقه یی که بین دانش آموزان سراسر کشور برگزار شده بود ، آقای محمد میر نقیبی ، هنرمند شایسته « گلها » وی را برنده اول مسابقه اعلام می دارد و آینده نیز نشان داد که انتخابی شایسته و به جا از طرف ایشان بوده است .

پس از چندی حسن ناهید ، به فرهنگ و هنر دعوت می شود و در ارکستر های متعدد این اداره ، همکاری خود را آغاز می نماید ، در همین دوران مدت ها جهت تعلیم « نت » نزد آقای حسین دهلوی به فراگیری می پردازد و به عنوان هنر آموز « نی » هنرستان عالی موسیقی ملی مشغول تدریس می گردد.

مهدی مفتاح که برای تشکیل ارکستری بنام درویش در رادیو دعوت شد از ایشان هم برای همکاری با این ارکستر دعوت می نماید ، سپس برای شرکت در ارکستر رودکی که از آقایان : ابراهیم منصوری ، حبیب الله بدیعی ، علی تجویدی ، احمد عبادی ، ورزنده ، اصغر بهاری و فرهاد فخرالدینی تشکیل شده بود دعوت می شود و با این ارکستر همکاری می نماید . در سال 1341 توسط استاد حسین قوامی به برنامه « گلها » دعوت می شود و همکاری خود را در این برنامه آغاز نموده و در فرهنگ و هنر نیز با ارکستر استاد فرامرز پایور شرکت می نماید که بیست سال این همکاری ادامه می یابد و از پایور نیز کسب فیض می نماید به طوری که خودش می گوید : « تحت تاثیر نوازندگی آقای پایور هستم و به نوازندگی آقای مهندس همایون خرم نیز عشق می ورزم » حسن ناهید در ارکستری که با همکاری آقایان : اسدالله ملک ، منوچهر جهانبگلو ، فرهنگ شریف ، محمودی خوانساری و عده یی دیگر برنامه یی به نام « نوایی از موسیقی ملی » ترتیب یافته بود شرکت داشت و سلیست بسیاری از این برنامه ها بود .

حسن ناهید انسانی دوست داشتنی ، هنرمند و صمیمی می باشد .حسن ناهید برای شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران ، مسافرت هایی همراه با خوانندگان به نامی مثل آقایان : حسین قوامی ، محمد رضا شجریان ، محمود محمودی خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشورهای : ترکیه ، بلغارستان ، یوگسلاوی ، ایتالیا ، فرانسه ، بلژیک ، هلند ، آلمان ، اتریش نموده است و در برنامه هایی تحت عنوان کنسرت سازهای ملی ایران شرکت کرده است .