از وجود پر مهرت پدر
زندگیم شده گلگون
تو که خود واژه عشقی
تو که خود
آغاز سرنوشت دل آرایی
از تو رسید همه هستی من
نبض مرا ببین
چه بی وقفه میزند
این نوای آهنگین
از وجود توست
پدر دوستت دارم
( دل آرا شرکاء )
هنگامی که
معشوق رخ بگشاید
در آن عجب و تعجب آید
که آنهمه آشتی از چیست ؟
( دلارا شرکاء )
ای رطل گران
از خواب گران
خیز خیز
ای تشنه به دیدار پدر
از آن هیاهوی ایام
خیز خیز
ای زندگی ، ای تابندگی
( دلارا شرکاء )