می خواندم داستانی که حکایت داشت
از لحظه شروع حمله مهاجمینی به قصری
در آن قصر زیبا
زنی بود مسئول کودکان
که از قبل آموزش داده بود به آنان
در هنگام حمله مهاجمان
آرام و خرامان
بگریزند از کاریز کنار قصر
و خود را پنهان کنند در میان مردمان
تا شاید نجات دهند جان
در نهایت مهاجمان ستمگر
و تنگ نظر و مال اندوز
گرفتند و کشتند و شکنجه دادند
مردان شهر، در آن روز
و تعدی کردند به زنان و دختران
و بردند به اسیری و بردگی نوجوانان
و شدند صاحب زمین
و آبادی دل آرای آنان
و شدند مالک ثروت و جان آنان
سراسر داستان بود
خواری و رنج و خفت آنان
که اشاره می کرد
به بی فکری و راحت طلبی
و خوش خیالی
و بی تدبیری آن مردمان
که عاقبت شدند کشته
و اسیر و برده مهاجمان
( دل آرا شرکاء )
Delara shoraka
شاعر دلارا شرکا
ساخقشنش
av;h
auv
ایران ای سرزمین دل آرا
ای روشنی دلها
ای رسته از پلیدی و ظلم و ستم
ای که در اوج بودنت
خواست هر فرزندت
ای جاری شده از مهر مردمانت
ایران وطنم
تو را ساخته اند به زیبایی
مردمانی خوب
در اعصاری طولانی
چه سربلند و رویایی
هست آن عزت و شرف
در وجود هر ایرانی
ایران ایرانم
در هوای پاکت
قلبم می تپد
فقط در عشق تو
سرزمین دل آرا
( دل آرا شرکاء )
شعر ناب دل آرا شرکا
شاعر زن دلارا شرکا
دلارا شرکا شاعر زن
شعر بسیار زیبای ایران دلارا شرکا
شعر عاشقانه دلارا شرکا
Iranian female poet Delara Shoraka
ahuv ck ghvh av;h , ghvh av;h ahuv ck , auv khf ng hvh av;h , auv hdvhk g Hvh av;h , av;h , ahuv nghvh av;h n;gli , auv , svhda nghvh av;h, ;gd\ uharhki nghvh av;h